با تنسین بزرگ شو!

از صفر تا قهرمان کدنویسی

یادگیری برنامه‌نویسی مثل سفر پرنده‌ها برای پیدا کردن سیمرغه.
اول فکر می‌کنیم یه راز بزرگ؛ بیرون از ما وجود داره، ولی کم‌کم می‌فهمیم که توانایی و جواب‌ها در دل خودمون پنهان شده.
همون‌طور که پرنده‌ها از راه‌های سخت و پرماجرا می‌گذرن، برنامه‌نویس هم با شوق شروع می‌کنه، با خطاها و گیجی‌ها روبه‌رو میشه، یاد می‌گیره و کم‌کم قوی‌تر میشه.
در آخر می‌فهمیم که قدرت واقعی، در پشتکار و کمک کردن به همدیگه است. سیمرغ در این داستان یعنی همین جمع شدن و یاد گرفتن کنار هم، و اینکه لذتِ یادگیری توی راه رفتنه، نه فقط رسیدن به مقصد.

تولد یک قهرمان

در یکی از روستاهای سرسبز ایران، نصیر و نسیم، دو کودک کنجکاو، با یک توپ درخشان و عجیب روبه‌رو شدند؛ پدرشان آن را از سفری دور آورده بود. چیزی نگذشت که آن توپ اسرارآمیز تبدیل شد به همراه همیشگی‌شان…
تا شبی که نوری طلایی وارد اتاق شد و سیمرغ افسانه‌ای ظاهر شد.
او گفت:
«این فقط یک توپ نیست… این تنسین است؛ نیرویی شگفت‌انگیز که اگر بشناسید، می‌تواند مسیر یادگیری‌تان را متحول کند.»

دوره‌های
تنسین
  • دوره‌ی دوم

    کلاس سوم تا ششم
    (سنین ۹ تا ۱۲ سال)
    نصیر و نسیم
  • دوره‌ی سوم

    کلاس هفتم تا دهم
    (سنین ۱۳ تا ۱۶ سال)
    نصیر و نسیم
  • دوره‌ی چهارم

    کلاس یازدهم تا سال دوم دانشگاه
    (سنین ۱۷ تا ۲۰ سال)
    نصیر و نسیم
  • دوره‌ی پنجم

    سال سوم تا سال ششم دانشگاه
    (سنین ۲۱ تا ۲۴ سال)
    نصیر و نسیم
انتخاب کن چجوری یاد بگیری
والدین و معلمان

پدرا و مادرا!

در مسیر یادگیری، حضور پدر و مادر نه فقط حمایت‌گر، بلکه الهام‌بخش است.

پدری که از سفر بازمی‌گردد و گنجینه‌ای شگفت‌انگیز برای فرزندانش می‌آورد، نه فقط شیئی درخشان، که جرقه‌ای از پرسش و کشف را با خود هدیه می‌دهد.
مادری که با دلواپسی و مهر، مراقب قدم‌های کودکانه‌ی آن‌هاست، ستون محکم رشد آن‌ها در طوفان تجربه‌هاست.

آن‌ها مسیر یادگیری را هموار نمی‌کنند، بلکه جرئت حرکت در آن را در دل فرزندان می‌کارند.

معلما!

معلم فقط آموزگارِ کلمات و اعداد نیست؛ راهنمایی‌ست در مسیر کشف، کسی که جرقه‌ی پرسش را به شعله‌ای از فهم بدل می‌سازد.
در پیشگاه او، کنجکاوی نه تنها پذیرفته، که ستوده می‌شود.
او نه فقط دانسته‌هایش را می‌آموزد، که شیوه‌ی اندیشیدن، روش دیدن و جرئت پرسیدن را در جان شاگرد می‌کارد.
در دل هر قهرمان کوچک، صدای معلمی جاری‌ست که روزی به او گفته بود:
«تو می‌توانی.»